• وبلاگ : شاعرانه 2
  • يادداشت : قرص آرامش...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 47 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3   4      >
     

    سلام. امرو يكي از بچه هاي پايين برره اس ام اس در وكرد. نوشته وبيد كه بعضي از دوستان چرمنگ نميتونن اينجا از خودشون شعر در وكنن.

    وگوئن اينجا مشكل داشته بيد. خواستار اين بيدن كه تو شاعرانه يك ادامه بيدم. از طرفي من احساس از خودم در وكنم كه دوستان هم نياز بودارن كه از خودشون استراحت در وكنن.

    پس اگه موافق بيدين چند روز از خودمون شعر در نوكنيم بعد تو شاعرانه يك ادامه بيديم.

    خواهش وكنم كه نظر ودين.

    منم به نوبه خودم از ميرزاي عزيز و وگوري مهربان و ميزبان نازنينمان استاد سعيدي راد كمال تشكر را دارم و همين جا به خاطر لغزش قلمم كه ميرزا دليل آنرا به روشني توضيح داده اند عذرخواهي مي كنم و آرزو مي كنم شاديي كه از اين كل كل در جانمان دميده شد مانا شود .. برقرار باشيد .. لطفا !

    + ميرزا قلمدون 
    منظور من انگاري درست جا نيفتاده ! حالا كه يه بار ديگه ميخونم ميبينم انتقاد بهش وارده ؛ 41 را حذف كنيد ...وقتي در جريان بداهه سرايي هستيم فقط حس حاضر جوابي غالبه كه زودتر جواب طرف رو بدي ..براي همين اين تعجيلها باعث ميشه گاهي معاني باطني كلمات خوب القا نشه ...بهر حال روزهاي خيلي شادي بود ممنونم از همه همراهان اگه جسارتي به ضرورت شعري به عزيزي شده معذرت ميخوام و ممنونم از آقاي سعيدي راد كه اجازه شلوغ كاري دادن .....عزت زياد.
    + وگوري 
    اينم براي حسن ختام و تشكر از شما به خاطر لبخندي هر چند كوتاه كه روي لبامون نشست و دلمونو الكي خوش كرد... و به خاطر دلجويي كه كسي دلخور از اينجا نره خلاصه ش كه ما مخلصيم.

    چه خوب بيد آخر هر قصه خَش بيد
    وَ از هرشاخه وَشد ميوه اي چيد
    خدا وَدونه فردا روز دنيا
    نشوني مونو بايد اَ كه پرسيد
    -----------------------------------
    چو برگ گل كه وَر بادي سواره
    زمونه قصه مونو سر وَياره
    فقط يه خاطره مي مونه وَر جا
    يه خواب خَش كه تعبير نامضاي الكترونيكي پياموَداره
    + وگوري 
    براي ميرزا:
    ابو عطا وَخون آب سر بالا بيد
    وزغ مثه تو كمتر خَش صدا بيد
    چه قد قور قور و وز وز در وَكرديم
    صفاي بركه به هر دوي ما بيد
    استاد اين شعر رو لطفا به جاي كامنت 14 بذارين.ممنون
    + وگوري 
    آقاي راد كامنت 14 رو هم لطفا حذف وكنيد ايراد قافيه داشته بيد... تا اصلاحش وكنم وَزَنم.
    + ميرزا قلمدون 
    جناب سعيدي لطفا اينها رو اصلاح كنيد : در كامنت 13 وَنشناسَم اشتباهي وَنَشناسيم تايپ شده ... بالاي كامنت41 هم بنويسيد : براي وگوري.
    + وگوري 
    بعد هم چمي دونن اي كل كل كنون بيد جدي وگيرن نخود چي خورون را وندازن پشتمون.
    + وگوري 
    عذر خواهي چه بيد بابا خوب حرف بد از خودتون در نوكنين. كل كل به اي قشنگي. والا بعضي جاها روم نميشه جواب در وكنم. زشت بيده خوب. زن و بچه ي مرم اي جا رفت و آمد و كنن نمي شه كه چشاشونه وگيرن.

    من رسما از وگوري عزيز عذرخواهي مي كنم . و با حذف هر شعري كه صلاح بدونين موافقم .

    ضمنا اگر قرار بر پايان كل كل است ما نيز غلاف مي كنيم اما همچنان منتظر اعلام رسمي پايان ان مي مانيم .

    فعلا برم صبحونه بخورم .

    برقرار باشيد .. لطفا !

    سلام. من كه ديشب خسته بودم خوابيدم.

    اما انگار زيادي پا پيچ هم شديد و وگوري ناراحت شده. منم موافقم كه در هر شرايط رعايت اخلاق و ادب رو بايد داشته باشيم.

    من با اجازتون برخي از اين شعرا رو در معرض عموم نميزارم.

    + ميرزا قلمدون 
    كامنت 7 مربوط به وگوري بيد

    دوستان خوبم .

    دارم مي ميرم از خستگي ..

    اجازه ي استراحتي كوتاه مي فرمايين ؟

    تا فردا ..

    صبح همگي به خير ..

    فقط از چشم ليلون وَنويسم

    فقط از اشك و بارون وَنويسم

    وگوري تو جيگر بيدي ولي من

    جيگر نَوَخورم خون وَنويسم !

    + وگوري 
    ميرزا:
    گمونم توي ده نَم كرده داري
    كه تو قلبت واسه مَ جا نداري
    الهي كور وشه چشم رقيبم
    دواره واسه مَ عشق در وياري
       1   2   3   4      >