• وبلاگ : شاعرانه 2
  • يادداشت : اشعار عاشورايي 13
  • نظرات : 0 خصوصي ، 13 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    امروز روز تاسوعاي حسيني ...

    روز امان نامه از دشمن پليد ....

    امروز روز اضطراب در خيام حسين و دخترانش ...

    امروز همه به دهن ابالفضل چشم دوخته اند تا جواب

    امان نامه را بدانند .. تا تفهيم اين همه مضطرب و نگران

    چشمان اشک ...بعد ديدن عکس العمل عباس ....آنکه اوخشم

    بحق خدا .. ..و رحماء بينهم ... آرامشي به خيمه بازگشت ..

    مي شود گفت امروز و امشب آخرين شب آرامش در خيمه

    و در بين دختران امام حسين (ع) و زينب (س) است ..

    ديگر اين آرامش را هرگز نخواهند ديد.............

    التماس دعا

    يادم ز وفاي اشجع الناس آيد/ از چشم ترم سوده الماس آيد/ آيد به جهان اگر حسين دگري/ هيهات برادري چو عباس آيد ...
    سلام به دوست عزيز
    شهادت امام حسين را تسليت عرض مي کنم
    وب آلي و پر باري دارين و مطالب جذاب
    خوشحال مي شم به پنجره نيمه باز من هم سري بزنيد و با حضورتون اين اتاق را
    گرما ببخشين
    موفق باشين
    يا علي

    مركبي بي سوار مي آيد مي آيد مي آيد

    اهل بيت بهار مي آيد مي آيد مي آيد

    اكبرش لاله گون مي خندد مي خندد مي خندد

    قاسمش بي قرار مي آيد مي آيد مي آيد

    دست عباس او مي افتد مي افتد مي افتد

    مير حيدر تبار مي آيد مي آيد مي آيد

    تيراز شش جهت مي بارد مي بارد مي بارد

    وارث ذوالفقار مي آيد مي آيد مي آيد

    دشمن بي شمار از اين سو از آن سو از هر سو

    از يمين و يسار مي آيد مي آيد مي آيد

    روي دست پدر مي گريد مي خندد مي سوزد

    آخرين يادگار مي آيد مي آيد مي آيد

    زينب از خيمه گاه بيرون شد بيرون شد بيرون شد

    بانويي داغدار مي آيد مي آيد مي آيد

    آسمان غرق خون مي غرد مي بارد مي گريد

    مركبي بي سوار مي آيد مي آيد مي آيد

    + yaass_a110 
    سلام استاد... اين ايام رو تسليت ميگم.... التماس دعا
    + ع.س 

    ما براي بودن نيامده ايم!
    مرد ميان معركه ايستاده بود و مردم را ميخواند:ايا يك مرد ميان شما پيدا نميشود؟نفرين بر شما! مادرانتان به عزايتان بنشينند...اينجا هيچ كس نيست؟
    يك نفر جلو آمد
    ابشر يا حر بخير
    ميداني به كدام راه پا ميگذاري؟اين راه بسته است...ببين! نميگذارند بروي.
    جانم بفدايت!با تو هيچ راهي بسته نيست
    .اللهم اليك انبت فتب علي. فقد ارعبت قلوب اولياءك و اولاد بنت نبيك...
    ××
    يابن رسول الله ادركني!
    مرد به ميدان امد...هيمنه مرد سپاه را به عقب راند...با استين شريفش گرد ها را از سر و صورت خونين پاك كرد
    رمقي براي بدن نمانده بود
    ديده باز كرد: يابن رسول الله! از من راضي شديد ؟
    من از تو خشنودم...بخ بخ يا حر...انت الحر كما سمكتك امك، و انت الحر في الدنيا و انت الحر في الاخره...

    + ع.س 

    اسمان از عبور فرشته ها سپيد است...صداي بال و پر فرشتگان مي ايد...
    روي بال مرد يك خال سرخ نشسته است
    يقتل عطشانا، غريبا، وحيدا، فريدا، ليس له ناصر و لامعين، و لو تراه ...و هو يقول واعطشاه، وا قله ناصراه، حتي يحول العطش بينه و بين السما كالدخان...
    ××
    آب فرات!
    موج مزن...

    + ع.س 

    + ع.س 
    اشعار پاييني از عليرضا دهقانيان است.
    + ع.س 
    نويسنده: عباس ساغري سه‏شنبه 18/11/1384 ساعت 10:33 صبح


    من اشك بخون طپيده ام يا مولا


    از چشم غمت چكيده ام يا مولا


    داني كه چرا مريد راهت شده ام


    از بسكه يزيد ديده ام يا مولا


    ***


    گويند تمام روز ها عاشوراست


    گويند تمامي زمين كرببلاست


    اين حرف بجاست چون كسي مثل حسين


    هر موقع و هر كجا كه باشد تنهاست


    ***


    هر همسفري كه برده بودي مولا


    بر دشنه خون سپرده بودي مولا


    آن لحظه كه رو بسوي ميدان كردي


    هفتاد و دو زخم خورده بودي مولا


    ***


    هم دشت بزير خونشان بود دريغ


    هم خون شفق بر آسمان بود دريغ


    آن روز غروب را مجسم بكنيد


    آن سرخترين روز جهان بود دريغ


    ***


    همزاد دليري و شجاعت بودي


    همپايه آسمان مناعت بودي


    در مسجد كربلا در آن ظهر غريب


    هم پيشنماز و هم جماعت بودي


    + ع.س 

    + ع.س 

    سلام زهرا جان،خون شده چرا جگرت؟
    مدينه پرشده از كربلاي دوروبرت
    براي مادر عباس چيست بهتر از اين
    خبر بياوري از لاله هاي در سفرت؟
    خدا كند كه نگويي و نشنوم چه شده است
    كه آتشم زده آن چشم هاي سرخ و ترت
    بگو براي اين زن تنهاي شهر قصه
    ز غيرت پسرم ، نه ، درست تر پسرت
    چهار پاره جگر داشتم كه طوفان برد
    فداي بازوي در خون نشسته و كمرت
    هنوز بانوي آب و شكوفه دلخون است
    ز هرم آتش وآن كربلاي پشت درت
    دو بازوي قلم آوردي نه بانو جان؟
    دو چشم ناز ابوالفضل هم فداي سرت
    سرت سلامت ! اي كاش من مرده بودم
    نمي رسيد به من داغ آخرين خبرت
    سر حسين ؟سر نيزه ،خيزران و تنور؟
    چقدر خون شده بانوي خسته دل جگرت؟
    نگو و آتش اين سينه را زياد نكن
    چگونه بشنوم از داغ هاي بيشترت

    + ع.س 
    سايت CNN اقدام به نظرسنجي درباره چاپ تصاوير موهن از پيامبراکرم (ص) نموده است. از همه دوستان دعوت مي‌كنم به حسب تکليف الهي و به منظور حمايت از دين مبين الهي با مراجعه به سايت CNN و انتخاب گزينة NO انزجار خود را از اين حرکت حساب شده به جهانيان اعلام دارند . براساس آخرين ارزيابي سايت CNN ،نود و يك درصد از شرکت‌کنندگان در اين نظرسنجي پاسخ منفي و مخالف به اين عمل اهانت‌آميز داده‌اند. براي شرکت در نظرسنجي لينک زير را کليک کنيد:

    http://edition.cnn.com/2006/WORLD/europe/02/02/cartoons.wrap/