• وبلاگ : شاعرانه 2
  • يادداشت : ماساژ ادبي 3
  • نظرات : 1 خصوصي ، 31 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3      >
     

    با آانس هزاره فاصله كوتاه شد

    فروش انواع تشك طبي و فنري در فروشگاه فاصله كوتاه با تحويل رايگان

    لذت خريد اينترنتي را در فاصله كوتاه تجربه كنيد.

    نگفتي اي سعيد اينجا حموم است / نگاه برنامحرم حروم است / نديدم چشم بستم بر بد و پاك / بيا بشور رجالش را تو دلاك/ اگر حمام وماساژ ادبيست / بيايم چون نباشد نمره ام بيست / لباس ها را بپوشان برتن شعر / كه تا نسوان بيايند برتو منزل
    + ياشار 

    جناب قلمدون:( بر منكرش لعنت)

    از اين لحظه كه مغلوبي برادر

    يقين دارم ولي خوبي برادر

    در اينجا چون شما كميابه خيلي!!

    كل !! اعلا و مرغوبي برادر!!؟

    + ياشار 
    حالا درست شد
    + ياشار 

    جواب جناب قزوه در تنگي قافيه:

    القصه رديف و شاد شنگول مرو

    بي اسب و کمان به غار هرکول نرو

    گيرم که قوافيه فراوان باشند

    آن ها به درک شما به دزفول مرو!

    + ياشار 


    دندان تو شيري ست بلالت ندهند
    اين کيسه و سنگ پا مجالت ندهند
    في الواقع به من جناب حمامي گفت:
    دلاک بشو که مشت و مالت ندهند

    + یاشار 
    چرا اينجوري مياد؟
    + یاشار 
    جواب جناب قزوه در تنگي قافيه: القصه رديف و شاد شنگول مرو بي اسب و کمان به غار هرکول نرو گيرم که قوافيه فراوان باشند آن ها به درک شما به دزفول مرو
    + یاشار 
    جواب جناب قزوه در تنگي قافيه: القصه رديف و شاد شنگول مرو بي اسب و کمان به غار هرکول نرو گيرم که قوافيه فراوان باشند آن ها به درک شما به دزفول مرو

    سلام و عرض ارادت و غذر تاخير

    ماساژ تن شما چه نرم افتاده
    سمباده عجب به جان چرم افتاده
    تقصير كسي نيست كه در اين حمام
    دلاكي آب گرم ، گرم افتاده

    دلاك شما چه نرم مي مالا ند
    پر زور ، در آب گرم مي مالا ند
    از شيوه ي مشت و مال ايشان پيداست
    دباغ شده ست و چرم مي مالا ند

    + ميرزا قلمدون 

    تقديم به اعتماد به نفس زايدالوصف طوفان !!!!!

    .....................................

    نسيمي هستي و طوفان بخواني

    خودت را نوح و كشتي بان بخواني

    همان بهتر كه اشعار خودت را

    به پشت وانت و نيسان بخواني

    + ميرزا قلمدون 
    اصلاحيه : سلاح سرد تو
    + ميرزا قلمدون 

    براي جنگ طلبي رئوفي

    ......................

    شنيدم گفته اي دنبال جنگي

    سلاحت سرد تو : ناخن و چنگي

    بكوبانم تورا در عرصه ي شعر

    تو خرگوشي ! مپنداري پلنگي!

    + ميرزا قلمدون 

    في باب الغيبت البودار العبدالرحيم!!!

    ............................

    سعيدي رفته در لاكي دفاعي

    نمي گويد دوبيتي يا رباعي

    همان بهتر كه دلاكي نمايد

    كه در اين فن بود كوشا و ساعي

    دو جا مردم همه آواز خوانند

    بدين سو نصفشان در پشت بامند

    خروسان هر سحرگاه روي ديوار

    به دست بوسي آميرزا روانند

       1   2   3      >