وبلاگ :
شاعرانه 2
يادداشت :
يه پرنده!...
نظرات :
0
خصوصي ،
16
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
تنديس تنهايي
سلام .. رفيقانم رها كردند و رفتند / مرا بيچاره ناميدند و رفتند / رها كردند در زندان بمان / دعا كردند سرگردان بمانم / اسير و خسته و بي دست و پا من / رفيقان اين چه سودا بود با من / رفيقان رسم هم دردي كجا رفت ؟ / جوانمرادن جوانمردي كجا رفت؟ / چرا برداشتند اين نردبان را ؟ / چرا بستند راه آسمان را؟ .. يادش به خير .. بچه تر كه بودم خيلي گوشش ميدادم .. آهنگران ميخوند .. ميدوني؟ .. براي مني كه جنگ رو از نزديك لمس نكرده بودم خيلي قشنگ اون حس و حال رو به من القا ميكرد .. مطالبت خيلي قشنگ بود .. ممنون كه سرزدي .. در ضمن اين پيام رو بياد براي كامنت قبليتون ميذاشتم ولي دير رسيدم ديگه .. و يه سئوال (البته اگه فضولي نباشه ميتونيد جواب نديد) .. شما كرمانشاهي هستين؟ .. التماس دعا .. يا علي