به طغرل يك نفر راپورت در كرد
شفاعي را دچار دردسر كرد
بگوري كه نداره عرضه اي رفت
سعيدي راد را زودي خبر كرد
به نغمه كه جاش خاليه ...
دلم تنگ بيد، دلم تنگ بيد، دلم تنگ ____ دلم تنگ بيد از اي دنياي چلمنگ ___ بوآ داره تنش تو قبر ولرزه ____ وَيا نغمه ( وَيا شيرم ) وَريم جنگ
قرار بود سكوت كنم و چيزي نگم تا دور بعدي . اما مگه ميزارن؟؟؟ همين شفاعي عزيز با اين دسته گلي كه به آب داد زبون ما رو هم باز كرد:
كته كله، هلو گنديده، شومپن!
وكردي سرقتي در روز روشن؟
ويا تغرل ويا سرجوخه ي منگ!
ويا و گردن اي دزده وشكن!
براي وگوري و قورباغه خوانيهايش!!!!!
خزان و رزدي ِ آذر تو بيدي!
كلام ِ پشت هر خاور* تو بيدي
وَديدي آگهي هاي تجاري؟؟
كه آرم ِ جنس ِ داروگر! تو بيدي
* منظور اشعار پشت كاميونها بيده!!!
في باب نصيحت الآرش شفاعي بسرقة اظهر من الشمس!!!
نصيحت مثل ِ نسكافَه غليظَه !
و وجدان مثل ِ خشكَه ! زير ميزَه !
تو كه دزدي كني در روز روشن!
وَسوزي! آهِ شاعر داغ و جيزَه !!
سلام از خودم در وكردم
خوب بيدين خش بيدين
از خودتون حرف باهالي در وكردين
خوشحال وشم به منم سر وزنيد
منتظر بيدم
بابا ما رو تحويل وگير .
فدات .
يا علي
چش بوآم رو دور وديدم
كانكت در وشدم . تو روم پريدم
يه جنتلمنگ كم من رو وديده
وگفته : به موآت وگو نخودخريدم. ورپريده
آخ بوآم بيده
برو وجدان!نمي خواهم نصيحت
او هم با ايهمه تشديد و غلظت
سعيدي جان به جان اي وگوري
نمي دوني چه حالي داشت سرقت!
سلام. دو تا دوبيتي اول از قلم افتاده هستند. بقيه سوژه جديد است بعد از اتش بس!... آرش شفاعي عزيز ظاهرا دست به سرقت ادبي زده از وگوي... من بيتقصيرم اين وسط!!!
خودش جواب وگوري رو بده. هرچند ظاهرا مورد عفو قرار گرفته!
