وبلاگ :
شاعرانه 2
يادداشت :
حرفهاي ماه!
نظرات :
0
خصوصي ،
9
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
سعيدي راد
شاعر وفرشته اي باهم دوست شدند
...فرشته پري به شاعر دادو شاعرشعري به فرشته
،شاعر پر فرشته را لاي دفترش گذاشت وشعرهايش بوي آسمان گرفت
...وفرشته شعر شاعر را زمزمه کردودهانش مزه عشق گرفت
...خدا گفت:" ديگر تمام شد
،ديگر زندگي براي هردوتان دشوار مي شود
،زيرا شاعري که بوي اسمان را بشنود زمين برايش کوچک است
"وفرشته اي که مزه عشق را بچشد اسمان برايش تنگ
،پس فرشته دست شاعر را گرفت تا راههاي آسمان را نشانش بدهد
...و شاعر بال فرشته را گرفت تا کوچه پس کوچه هاي زمين را نشانش بدهد
،شب که هر دو به خانه برگشتند
........روي بال فرشته قدري خاک بود و روي شانه هاي شاعر چند تا پر