• وبلاگ : شاعرانه 2
  • يادداشت : خاطرات ديدار 1
  • نظرات : 0 خصوصي ، 9 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    به ليلي چون رسيدم يا علي گفت

    ز مجنون هم شنيدم يا علي گفت

    مگر اين وادي دارالجنون است ؟

    که هر ديوانه ديدم يا علي گفت

    نسيمي غنچه اي را باز مي کرد به گوش غنچه کم کم يا علي گفت

    دمي که روح در آدم دميدند ز جا برخواست آدم يا علي گفت

    چو نوح از موج طوفان ايمني خواست توسل جست و هر دم يا علي گفت

    عصا در دست موسي اژدها گشت کليم آنجا مسلم يا علي گفت

    چگونه زنده مي شد جان مرده ؟ يقين عيسي بن مريم يا علي گفت

    رسول الله شنيد از پرده غيب ندا آمد که آن هم يا علي گفت

    علي را ضربتي کاري نمي شد يقينا ابن ملجم يا علي گفت

    سلام استاد . محافل انس تان همواره گرم باد .

    عكس هاتون هم خيلي قشنگ بود . دست شما درد نكند .

    دلکم.. شکوه نکن از بدياي سر نوشت

    که چرا اين همه خستگي رو پاي تو نوشت

    بالي که قشنگتره طعمه ي سنگ و تير ميشه !

    هميشه نغمه ي خوش کنج قفس اسير ميشه

    کسي دوس نداره غار غار کلاغو گوش بده

    بازار خريد فروش اون هميشه راکده

    دلکم... شکوه نکن بازار داغت رو بناز

    واسه هر شکستگي ترانه اي تازه بساز

    داري امتحانتو پس ميدي ...پس برنده باش

    اگه پرواز مي کني قشنگترين پرنده باش

    نذار از چنگ قفس زخمي بمونه رودلت

    يا که قطره قطره مرگو بچکونه رو دلت

    اوني که دردو داده بهت يه روز ميده دوا

    دلکم ...داره محک مي خوره صبرت با غما

    قَد قُتِلَ المُرتضي

    سلام مؤمن.

    دوستان بجاي ما!