عزيز خدا و ولي خدا گريه كند، يعني همه آسمان و زمين و ملك و ملكوت، دارد گريه ميكند. همه جا مضطرب ميشود، سر انسان، بالا، پايين، آسمانها، زمين، همه گريه ميكنند. زيرا قلب مؤمن، عرش رحمان است. وقتي يك بچه يتيم گريه ميكند، عرش خدا ميلرزد.اينك قافله به كربلا رسيده و ساكن شده است و خانوادهام در حرم و اصحاب نيز نشستهاند و در حال مذاكره و صحبت و اياب و ذهاب و آمد و رفت هستند. شبها از ترس دشمن، چراغ روشن نميكنند. حرم خدا و عزيزان خدا، شبها چراغ ندارند. غذا هم هر چه زاد و راحله بوده است مصرف شده و آب را هم كه بستهاند. كأنّه تمام كره بيرزق، مانده است. تمام ملأاعلي بي ذكر خدا ماندهاند و ملائكه نميتوانند ذكر خدا كنند.حرم امام حسين(ع) گريه ميكنند و كودكان او ضجه ميزنند. صداي آنها هنوز ميآيد و ناله زينب (س) هنوز به گوش ميرسد. گوش باشيد- اينها راست است. بزرگ خانه، بيشتر وحشت ميكند. آيا ميداني وقتي قلب حضرت زينب(س) محزون شود چه بر سر عالم ميآيد؟ تصور كنيد كه هيچ بچهاي و هيچ خانمي گريه نكند و تشنه نشود؛ فقط خانم زينب( س) غصهدار شود. او خود همه است. قلب همه شيعيان محزون ميشود. او كبد و سينهاي چون اميرالمؤمنين(ع) داشت، كه وقتي خطبه خواند، كساني كه پيرمرد بودند و ايام گذشته را ديده بودند، تصور كردند حضرت امير(ع) دارد خطبه ميخواند.بعضي از آنها جمعيت را شكافتند و جلو آمدند. يكي از آنها كه آمده بود، وقتي برگشت گفت هذه زينب بنت علي(ع) اين زينب است كه صدا ميزند. علت داشت كه حضرت، كلام را رساند. زيرا زنگ شترها را بسته بودند و سر و صدا راه انداخته بودند تا صداي خانم به مردم نرسد. وقتي مظلومان خيلي مشهور باشند ظالم ميخواهد آنها را بپوشاند. صداي زنگ شترها و هياهو و هلهله عرب را زياد كرده بودند تا كسي صداي خانم را كه خطبه ميخواند، نشنود. به مرحمت خدا و با اشاره حضرت، سكوت محض شد. چگونه ميشود شتر راه برود اما صدا نكند؟