اندر احوالات در افتادن با آميرزا ! (پاچه خواري )
رفيق من و ميرزايي تو ياشار
مسلط بر دوبيتي هستي انگار
نميداني که غرش دارد اين شير
که سينه خيز روي تا شهر بيجار