خدا يك بار از من پرسيد: تو چرا گناه مي كني؟ من در پاسخش سر به زير افكندم و چشمهايم را بستم. خدا دست روي سرم كشيد و گفت: پس كي توبه مي كني؟ من بيشتر خجالت كشيدم. گفت: من منتظرم