• وبلاگ : شاعرانه 2
  • يادداشت : اشعار عاشورايي34
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ع.س 

    بمناسبت هفتم صفر سالروز ولادت حضرت امام کاظم (عليه السلام) شايسته است لحظاتى در كلاس تربيتى اين امام همام حضور پيدا كرده و گوش جان به تعليمات آموزنده آن گرامى بسپاريم .

    تقسيم كارهاى روزانه
    (اِجْتَهِدُوا فى اَنْ يَكُونَ زَمانُكُمْ اَرْبَعَ ساعاتٍ: ساعَةٌ لِمُناجاتِ اللّهِ، وَ ساعَةٌ لاَِمْرِ الْمَعاشِ، وَ ساعَةٌ لِمُعاشَرَةِ الاِْخْوانِ وَ الثِّقاتِ الَّذينَ يَعْرِفُونَكُمْ عُيُوبَكُمْ وَ يُخْلِصُونَ لَكُمْ فِى الْباطِنِ، وَ ساعَةٌ تـَخـْلُونَ فـيـهـا لِلَذّاتـِكـُمْ فـِى غـَيـْرِ مـُحـَرَّمٍ وَ بـِهـذِهِ السـّاعـَةِ تـَقـْدِرُونَ عـَلى ثـَلاْثـِ ساعاتٍ.).(130)
    بكوشيد زمان و فرصتى را كه در اختيار داريد به چهار بخش تقسيم كنيد بخشى را به عبادت و ارتـبـاط بـا خـدا اخـتـصـاص دهـيـد و بـخـشى را به تلاش و كوشش براى تاءمين نيازمنديهاى زندگى .
    پـاره اى ديـگـر از وقـت خـود را در مـعـاشـرت بـا بـرادران ديـنى و افراد مورد اعتماد خود كه در دل ارادتمند شما هستند و عيبهايتان را به شما مى شناسانند سپرى كنيد.
    سـاعتى را نيز به بهره گيرى از لذتهاى حلال اختصاص دهيد و (توجه داشته باشيد كه ) در پرتو بهره گيرى مطلوب از اين بخش اخير، در انجام سه بخش ‍ نخست موفق تر و توانمندتر خواهيد بود.

    + ع.س 
    بارگاه حضرت رقيّه (س)
    حـرم مـلكـوتـى حـضـرت رقـيـه (س )، در مـحـلّه ى عـمـاره ى دمـشـق و در شـمال شرقى مسجد اموى ، روحانيت خاصّى به اين شهر بخشيده است . نخستين عمارت آستانه ى وى خـانـه اى سـت كـه در آن بـه شـهـادت رسـيـد و در آنـجا مدفون شد. عمارت هاى بعدى ، به تـرتـيـب در قـرن هـشـتـم ، يازهم ، سيزدهم و چهاردهم و آخرين توسعه ى اطراف آستانه با كمك دولت جـمـهـورى اسـلامـى ايـران و بـا هـمـّت شـيـعـيـان آن در سال يكهزار و چهارصد و پنج هجرى قمرى انجام شد
    + ع.س 
    + ع.س 
    در كامل بهايى آمده است :
    (([در ميان اسيران ]، دختركى بود چهار ساله . شبى از خواب بيدار شد و گفت : پدر من حسين (ع ) كـجـاسـت ؟ [در] ايـن سـاعـت او را بـه خواب ديدم . سخت پريشان [بود] زنان و كودكان جمله در گـريـه افـتـادنـد و فـغـان از ايـشـان بـرخـاسـت . يـزيـد خـفـتـه بـود. از خـواب بـيـدار شـد و حـال ، تـفـحـّص كـرد. خـبـر بـردنـد كـه حـال ، چـنـيـن اسـت . آن لعـيـن ، در حـال ، گـفت كه : بروند و سر پدر او را بياورند و در كنار او نهند. ملاعين ،(436) سر را بياورد[ند] و در كنار آن دختر چهار ساله نهادند. پرسيد: اين چيست ؟ ملاعين گفت [ند]: سر پدر تـو اسـت . آن دخـتـر بترسيد و فرياد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز جان به حقّ تسليم كرد.
    + ع.س 
    غسّاله و بدن نيلگون رقيّه (س)
    زن غسّاله ، مشغول غسل دادن كودك امام حسين (ع ) بود. ولى ناگهان دست ازكار كشيد. رو به زينب (س ) كـرد و گـفـت : اى بـانـوى بـزرگـوار! تـو از حـال اين كودك آگاهى . او بر اثر كدام بيمارى از دنيا رفته است ؟ زينب (س ) فرمود: چرا چنين سـؤ الى را مـى پـرسى ؟ مگر در بدن او جراحتى ديده مى شود؟ گفت : تمام اندام اين دختر كبود اسـت . اين كبودى ، علامت كسالت مخصوصى مى باشد. زينب (س ) با چشمان گريان فرمود: اى زن غـسـّاله ! ايـن كـودك هـيـچ گونه مريضى نداشت . اين لكّه هاى كبود و پوست نيلگون ، اثر تازيانه ى دشمن است كه در راه كوفه و شام به او مى زدند