سفارش تبلیغ
صبا ویژن

*غلامرضا کافی

در پشت غبار خون و خاکستر بود

آشوب گلو بریدن و خنجر بود

می سوخت ردیف خیمه ای در آتش

انگار پر عبای پیغمبر بود

 

*حجت الاسلام انجوی نژاد

نمی گویم ازین قوم جفاکیش

نمی گویم زطعنه ، خنده و نیش

فقط گویم بروی دست بابا

به یک قنداقه بی سر بیندیش

 

 


نوشته شده در  پنج شنبه 84/11/13ساعت  11:9 صبح  توسط عبدالرحیم سعیدی راد 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
غزل - نامه
برای امام خمینی (ره)
دیدار شعرا با مقام معظم رهبری در سال 88
ادامه مجالهای کوتاه
[عناوین آرشیوشده]