سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام. با اینکه در خطوط نفسهایم حضور داری و نگاه مستم جز تو را جستجو نمی کند. با اینکه خورشید مهربانیت روشن افزای همیشگی دل من است. اما هنوز هم مشتاقم تا از تو بگویم و جاده ای که به آسمان بی قراریها ختم میشود.

هر وقت از تو می نویسم آرامشی شبیه یک شب کویری همه وجودم را فرا می گیرد.

یادت می آید که به من گفتی حاضری همه غمهایم را با یک لبخند عوض کنی و من چقدر از این جمله ات به وجد آمدم؟...

این روزها ولی دوست دارم تسبیحی از ستاره به دست بگیرم و  نام عزیز تو را که ذکر هر شب من است تکرار کنم....

بیشتر به فکر دل من باش! همین.


نوشته شده در  سه شنبه 83/10/1ساعت  6:14 عصر  توسط عبدالرحیم سعیدی راد 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
غزل - نامه
برای امام خمینی (ره)
دیدار شعرا با مقام معظم رهبری در سال 88
ادامه مجالهای کوتاه
[عناوین آرشیوشده]