مجنون خواست که برای لیلی نامه ای بنویسد. این بیت را گفت:
خیالک فی عینی و اسمک فی فمی؛
و ذکرک فی قلبی, الی این اکتب؟
خیال تو مقیم چشم من است
و نام تو ورد زبانم
و یاد تو در قلبم جاری ست.
پس برای کی نامه بنویسم؟
ماهی به آب گفت : تو نمیتونی اشکای منو ببینی , چون من توی آبم... آب جواب داد اما من میتونم اشکای تو رو احساس کنم چون تو توی قلب منی.