که باز یاد تو را خوشه خوشه میچینم
و من هنوز همان سنگ سخت و سنگینم
که جز تو در دل خود هیچ کس نمیبینم
چنین ز شرم حضور تو سر به پایینم
به قاب عکس تو گفتم - هزار بار امروزـ
«خوش آن دمی که کنار تو باز بنشینم»
شب است و یاد تو و یک سکوت بی پایان
شب است و مست همان خواب، خواب دوشینم