سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

سلامی ساده و صمیمی به تو و خبر خوش آمدنت و به روزی که وعده طلوعش را همه ستاره ها می دانند.

هنوز هم چشم های همیشه منتظرم در خیابانهای سوخته آسمان به دنبال نشانه ای از تو می گردند.

نه پرنده ای آواز می خواند نه صدایی از فرشته ای بگوش می رسد. تنهاترین صدا طنین ضربان قلب من است که با هر ضربه ای که می نوازد عقربه های لعنتی را به جلو می فرستد.

لحظه های بی تو بودن چقدر کُند می گذرند!

امشب به قدر تمام ثانیه های له شده دلتنگت هستم. از تو هیچ نمی خواهم، فقط برای این پرنده های بی زبان انتظار، کمی مهربانی بریز! همین!...


نوشته شده در  دوشنبه 84/9/28ساعت  4:10 عصر  توسط عبدالرحیم سعیدی راد 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
غزل - نامه
برای امام خمینی (ره)
دیدار شعرا با مقام معظم رهبری در سال 88
ادامه مجالهای کوتاه
[عناوین آرشیوشده]