سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام عیدتون مبارک!... گفتم این روز عیدی چند شعر برره ای تقدیم کنم. همیشه شاد باشید!

سعیدی راد:

از اینجا وا بدم آخر فراریت

به پایون وا بدم ای گریه زاریت

برو آماده کن خوتو که امشو

موامو میفرستم خواستگاریت

میرزا قلمدون:

تو که امشو ویایی خواسگاری

وَدونستی رسوم ِ کوفتِ کاری؟

بوآ فرموده : وگو به سعیدی 

یکی را وَفِرسته پاچه خاری..!

 بگوری:

بواتو میفرستی به چه کاری؟ 

چشم روشن ویایی خواسگاری

تو که هشتت گرو نهِ جیگر

وگو پشت قواله چی میذاری؟

میرزا قلمدون :

وَبین دختر! بوای مو ، پُلیسَه

نه مثل او بوای تو خسیسه

مرا از چی وَترسانی ؟ قبالَه؟

قبالت هم نخود باشَه ! دو کیسَه...!

بگوری:

دوتا کیسه نخود... ولخرجی کردی

بوا چش نخوری از وسکه مردی

مو شهریوم برو آش نخود خور

الهی که بری و ورنگردی !

 


نوشته شده در  چهارشنبه 84/10/21ساعت  10:56 صبح  توسط عبدالرحیم سعیدی راد 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
غزل - نامه
برای امام خمینی (ره)
دیدار شعرا با مقام معظم رهبری در سال 88
ادامه مجالهای کوتاه
[عناوین آرشیوشده]