*محمد حسین صادقی
کدامین حرف را پیدا نمایم
چه ظرفی را پر از دریا نمایم
کدامین واژه جز زینب بیابم
که عشق و صبر را معنا نمایم؟
به هر کس بر تو گوید خوار، نفرین!
به هر لفظ و به هر گفتار، نفرین!
تو بی پروا تری از تیغ حیدر
به هر کس بر تو گوید زار، نفرین!
*صادق رحمانی
ستاره گرید و الماس با من
شب است و بوی زخم یاس با من
تمام حزن زینب را بخوان باز
گلوی زخمی احساس با من!
آنسوی افق کبوتری پر پر زد
در پرده عشق نغمه ای دیگر زد
در غربت کوفه پیش چشم زینب
از مشرق نیزه آفتابی سر زد