مجید زمانی اصل یکی از شاعرانی است که در زمینه طرح کمتر کسی به او مثل و مانندی (چی گفتم) پیدا می شود. مجید بچه اهواز است و متاسفانه بعد از زنده یاد باران پور در لاک خودش فرو رفته و کمتر در محافل شعر حاضر میشود یا شعری به چاپ می رساند.
سوگواره هایی برای سید حسن حسینی
* مجید زمانی اصل
1
آههای مردگان
علفهای گورند
علفها رخ میچرخانند
به گور قطعة 88
2
پروانهای
که در انتهای حاشیة گورستان
تنها میگریست
قلب قزوه بود
به یاکریمها میگفت؛
ابر به گشت قطعة 88
3
در رود چشمهای قیصر امینپور
پروانهای دیدم؛
که به غسل دیدگان پرندگان
میرفت؛
4
سید در راه پلههای بهار
مرگ
کتت را بوسید
فرشته
کفنت
هایکوی تو
سید جان
گنجشک شکستهبالی بود؛
با اشکهای جبرئیلی
5
سید
قلبت قصیدهای است
که مشفق
سر بر شانهاش نهاده
میگریست
به قطعة 88
6
به موی سپید جذبه قسم
شعر را دیدم در گورستان
با گریهای در دستمال
کنار فرشتگان
7
قلب تمام دوبیتیها
شکست
وقتی به شانة شعر
زلزلهای نشست.