*عبد الحمید رحمانیان
الشام...الشام...الشام...غربت شمار شهیدان
اندوه... اندوه... اندوه... ای شام تار شهیدان
می خواهم ای شام نیلی! آنقدر آتش بگریم
تا عاقبت گم شوم گم گم در غبار شهیدان
می خواهم آنسان بگریم تا در تف خون بپیچد
پژواک فریادهای دنباله دار شهیدان
هیهات هیهات هیهات: بانگ انا الحق عشق است
هیهات گو می روم من تا پای دار شهیدان
ای عشق آلوده دامن ! شاید شفیع تو باشم
گر روز محشر بر آرم سر از تبار شهیدان
جان بر لب آمد کجایی؟ ای خون بهای من و عشق!
الغوث الغوث الغوث ای انتظار شهیدان