1
صبح
عاشقیست
که از کوچهباغ منتهی به نگاه تو
گذشته است
2
فرشتگان
در آسمان نگاهت چادر زده اند
که اینگونه خوابهایم
سرشار از ترنّم ماهیهاست.
3
ابرها در خیابان راه میروند،
واژههایم خیس میشوند
و"سبزقبا" یعنی
تولّد بهار!
4
همیشه باد آرزوها را میبرد،
رؤیاها را میخورد،
امروز ولی
عطر اردیبهشتی تو را آورد.
5
213 بار صدایت زدم
از حال رفتم
چشم که باز کردم
تو نبودی، امّا
پیشانیام بوی بهار میداد.