دكتر قلمدون : خانمها به دو چيز حساسند : 1 - الفاظي نظير ضعيفه 2 - ارقامي شبيه سن و سال

------------------------------

هرچند گذشته سن و سالي از تو

خواندم دو سه تـا جواب عالي از تو

اصلا به تو شصت و چند سالي نآيد

كرمان زده نقش فرش و قالي از تو

اينجا چه خبره؟....هيچم نخير...ختم بخير نشد كه؟

تا جايي كه توهين به مقدسات نشه ما هستيم!...هر چند يك بار به ما از اين دست توهين ها شد ولي ما نديده گرفتيم!

قهر نكنيد ديگه!... ميرزا بجنگ تا بجنگيم!

بد شد.

نمي خواستم اينطوري بشه. اگه عذرخواهي لازمه عذرخواهي مي كنم.

كاش يه كم دل گنده تر بوديم.

بگذريم.

فرصت خوبي براي آشنايي و تبادل لبخند بود.

از همگي دوستان تشكر مي كنم و دست يكايك را مي بوسم.

برقرار باشيد.. لطفا!

باز هم به آميرزا

يك عمر براي دوستان جوك گفتم

هي گرگ شدي و باز سك سك گفتم

من نكته عيان گويم و رك-سانايم

افسوس كچل بودي و من رك گفتم

فاتحـة مع الصلوات !

با تشكر از استاد محترم جناب آقاي سعيدي راد.

به آميرزا:

چقد هستي تو لجباز و يه دنده

نه اينكه قد تو خيلي بلنده!

به احسان ا تهمت ماكت زدي تو!

ولي پرساي ما مرده ز خنده!

آقاي سعيدي اگر موافقيد ختم جلسه را اعلام داريد.

فمن يقرإ فاتحـة مع الصلوات !

ياشار جان.

ياشار جان.

ياشار جان.

جوش نيار برادر و از انتقاد ديگران ناراحت نشو. اجازه بده ديگران هم نظر خودشون رو داشته باشن. لزومي نداره همه با تو موافق باشن.

قرمز كردن برخي واژه ها سواي معناي كلي مصرع يا بيت هم كمي بي انصافي را سبب مي شود.

من از دست مشا ناراحت نيستم نازنين. درباره بانو هم لطفا ديگه صحبت نكنين ايشون نظر خودشون رو دارن و نظرشون رو به اندازه جونم دوست دارم اما لطف كنين و نظر ايشون رو با نظر من قاطي نكنين.

كساني كه توي كل كل برره و كل كل رباعي بوده اند مي دانند كه من و سعيدي راد و ميرزا و ركسانا تا چه حد جنبه داريم و چقدر پايه ايم.

اگر شما تازه كارين مشكل من نيست.

ازتون خواهش مي كنم از انتقاد ناراحت نشين. انتقادها فقط در جهت دنباله دارتر كردن كل كل صورت مي گيرن. بنابراين به عنوان يه پاي اصلي كل كل بايد از اين انتقادها خوشحال هم باشين.

بازم ازتون ممنونم

به خاطر بحثي هم كه پيش اومده از استاد سعيدي راد عذرخواهي مي كنم

برادر طنز پرداز !! جناب پرسا:

كلمات بار معنايي زيادي دارند مخصوصا در طنز و شما حكما ميدانيد. لطفا اگر زحمتي نيست اشعار خودتان را باز خواني بفرماييد.

من قاصدكم و از هوا مي ترسم

چون عطرم و از باد صبا مي ترسم

گرچه كچلي سوژه ي خوبي ست ولي

از تيغ زبان ميرزا مي ترسم !!

------------------------------------

چنان هُو مي كشد اين جوجه صوفي

كه گويي باد رفته در ظروفي

همه - غير از ضعيفه - نرّه غولند

نيفتي زير پاهامان رئوفي!!

-----------------------------------

نامش ببريد و كار دستم بدهيد

سوژه نه.. كه ياشار به دستم بدهيد

در وزن كه پيچ و مهره اش شل شده است

پس واژه نه .. آچار به دستم بدهيد !!

----------------------------------------

خوب كمي انصاف كافيست كه ثابت شود ما مودب تر از شماييم برادر.

بار معنايي كلمات در طنز و مطايبه متفاوت است استاد.

دوباره بحث جنگ مور و پيل است

نبرد ِ شبنمي با رود نيل است

خودت را خرج خواهي كرد ياشار

سراپاي تو يك تار سبيل است

--------------------------------

ياشار براي قتل مي خواهم، نيست

يا هست ولي حيف سر ِ راهم نيست

ياشار فروشْ جان! به من لطفي كن

دوتا بده.. پول خورد همراهم نيست

----------------------------------------

نه آمده ام كه با كسي چَت بكنم

نه ابراز عشق و محبت بكنم

با شمشير عراقيم آمده ام

سر قطع كنم.. بلاگ خلوت بكنم

-------------------------------------

اما سر كل كل از من مراعات نخواهيد!!

((از فرمايشات جناب پرسا))

سلام ياشار جان.

بانو نظر و لطف ِخودشون رو دارن و نيازي به توجيه من نيست.

اما من در سرودن طنز به ويژه در كل كل يك چيز را رعايت مي كنم و آن ايجاد علاقه در ادامه كل كل و حفظ حرمت هاست. متاسفانه بانو همين انتظار را از همه دارد كه خب شايد توقع زيادي باشد اما اين توقع را مي ستايم.

بگذريم.

جناب رئوفي خيلي لطف دارند. ممنون.

لطفا به آرزوي من برسيد:

آرزومند سلامتي و موفقيت شما..!

چشم آميرزا شعراتو مي ذارم تو صفحه اصلي...

ضمنا مواظب جاده خاكي باش... سنگلاخ داره

چشمان كاملا بسته : با شركت احسان كيدمن ِ پرسا و تـام عبدالكروز سعيدي

-----------------------------

نيكول كيدمن شد و در خانه اش جست

سعيدي تـام كروزي شد و بنشست

چو بنشست جاي عينك رو دماغش

سعيدي كاملا چشمش فرو بست!!!